ریوسکه کاباشیما
Note: This is a user's personal page attached to their profile! This is not an actual article, may not be related to JoJo or Araki, and is not associated with the wiki. As such, it may not adhere to the policies. |
ریوسکه کاباشیما (椛島良介, Kabashima Ryōsuke) نخستین ویراستار آقای هیروهیکو آراکی بود که در رشد ایشان به عنوان یک هنرمند مانگا در ده سال آغازین حرفهاش نقش بسزایی بازی کرده. مشارکت او از سال ۱۹۷۹ تا پایان استارداست کروسیدرز[1] در ۱۹۹۲ ادامه داشت.
کاباشیما در حال حاضر یکی از مشاورین شرکت شوئیشا است اما قبل از آن مدیر اجرایی شوئیشا بینالملل بود. در گذشته او نقشهایی مانند مدیرعامل بخش ویراستاری شینشو از شوئیشا، بنیانگذار و سردبیرِ مانگا آلمَن و ویرایشگر در هفتهنامه شونن جامپ و سوپر جامپ را نیز بر عهده داشته است. او نوهی هنرمند کمیک پیشگام ژاپنی، کاتسوایچی کاباشیما، است.
تاریخچه
مسیر به ویراستار شدن
کاباشیما در موروران، هوکایدو ژاپن در سال ۱۹۵۴ به دنیا آمد اما در دو سالگی به توکیو مهاجرت کرد. او از شوهِی چوجو، در حال حاضر پروفسور دانشگاهی که با هم به راهنمایی و دبیرستان رفتهاند، به عنوان یکی از بزرگترین الهاماتش یاد میکند. چوجو ژانر موسیقی جَز و کارهای رماننویسهایی همچون تاتسوهیکو شیبوساوا و یوکیو میشیما را به او معرفی کرد. جالب اینجاست که کاباشیما موقع بزرگ شدن مانگا نمیخواند و فقط گاکی دِکا از هفتهنامهی شونن چَمپیون را در دانشگاه مطالعه میکرد. پیش از ویراستار شدن، او در رابطه با باستانشناسی و تاریخ دنیای غرب تحصیل میکرد.
در سال ۱۹۷۹، کاباشیما به یکی از بزرگترین ناشرهای ژاپن، شوئیشا، درخواست کار کرد؛ صرفا بخاطر اینکه "کمپانی به نظرش باحال میومد و ماهنامهی پلِیبوی تازه منتشرشدهشان برایش بسیار جذاب بود". او به طور غیرمنتظرانه، به بخش ویراستاری هفتهنامهی شونن جامپ پیوست در حالی که هیچوقت مجلهاش را نخوانده بود. او در آوریل سال ۱۹۷۹ در جامپ شروع به کار کرد، در کنار نوبوهیکو هوریه، ویراستار مشت ستاره شمالی. در آن زمان، بخش ویراستاری جامپ حدود ده دوازده نفر کارکن داشت، با شیگِئو نیشیمورا به عنوان سردبیر نسل سوم. در همین اوقات سیرکت نو اوکامی به تازگی به اتمام رسیده بود و سری کیننیکومان شروع به انتشار کرده بود. رینگ نی کاکِروی ماسامی کورومادا هم داشت به اوج معروفیت خود میرسید، اما کاباشیما در حالی که هیچ مانگای جامپی نخوانده بود، نمیتوانست دلیلش را درک کند.
آشنایی با آراکی
تنها چند ماه از شروع کار ویراستاری کاباشیما گذشته بود که او برای اولین بار با آراکی در سال ۱۹۷۹ آشنا شد. در آن زمان، مانگای آراکی دائما در حال رد شدن از شرکتهای نشر مختلف بودند که باعث شد مستقیما به دفتر شوئیشا برود تا ازشان جواب دریافت کند. کاباشیما، هوریه و چندین ویراستار تازهکار دیگر تنها افراد حاضر در آنجا بودند از آنجایی که ویراستارهای ارشد دیروقت کار میکردند. حول و حوش ظهر بود که آراکی وارد دفتر شد و به طور تصادفی، کاباشیما که داشت به سمت میز منشی میرفت، اولین نفری بود که کار آراکی را بررسی کرد. به قول آراکی، کاباشیما به شدت سختگیر بود و تک تک مشکلات فنیش را بازگو کرد (از فراموش کردن پاک کردن خطهای خودکار تا درز کردن غلطگیر). در هر صورت، نوشتهی آراکی به نظرش پتانسیل داشت و به او گفت که صفحاتش را درست کند و برای مراسم جوایز تِزوکای آتی اقدام کند. مانگای آراکی، پوکر مسلحانه، رتبهی دوم را از آن خود کرد و اولین کار منتشرشدهی او شد.
قبل از جوجو
سپس کاباشیما ویراستار آراکی شد و با او روی اولین نوشتههایش کار کرد. به عنوان طرفدار ژانر ترسناک و ساسپنس، کاباشیما از نوشتههای اولیهی آراکی لذت میبرد و معمولا تشویقش میکرد که از انجام دادن کارهایی که میان دیگر عناوین جامپ معروف بودند بپرهیزد. او همچنین از سری ۱۹۸۳ آراکی، بی تی پسر شیطانی، دفاع کرد و برخلاف نارضایتی دیگر ویراستاران بخاطر نام ژاپنی (پسر شیطانی) و محتوای نامتعارفش حامی انتشارش بود[2]. در همین اوقات بود که کاباشیما شروع به تشویق آراکی کرد برای سفر کردن به دور دنیا که باعث اولین سفر خارج از کشورش شد، از لندن به پاریس[1].بعد از انتشار بی تی، کاباشیما به آراکی در اجاره کردن یک آپارتمان در توکیو به مدت یک سال کمک کرد. با زندگی در همان شهری که ساختمان ویراستاری شوئیشا در آن قرار داشت، دیگر لازم نبود آراکی هر هفته رفت و آمد کند و میتوانست وقت بیشتری صرف سری بعدیش کند، بائوی دیدارگر. هنگام پخش کوتاهش، کاباشیما در این مصمم بود که مدیریت برنامهی هفتگی آراکی را بهبود بخشد که شامل خواب کافی و استراحت در روزهای جمعه و شنبه بود. کاباشیما این روزهای تعطیل را برای این کنار گذاشته بود که آراکی بتواند با تجربهی دیگر آثار برای خود محتوا جمع کند. به لطف این برنامهی هفتگی بود که آراکی میتوانست تقریبا هر هفته به سینما برود، حتا گاهی اوقات با خود کاباشیما. جلسات هفتگیشان هم بسیار مرتبط با فیلم بود از آنجایی که هر دو حدود ۳۰ دقیقه راجب کار روی خود مانگا صحبت میکردند و بعد دوستانه ۲ ساعت دربارهی فیلم و رمان گپ میزدند. همینطور علاقهی مشترکی به ژانر ترسناک داشتند، به همین دلیل کاباشیما معمولا فیلمهای ترسناک به آراکی پیشنهاد میداد و آنها را برای الهام گرفتن ازشان اجاره میکرد.[1]
ماجراجویی عجیب و غریب جوجو
نامِ «جوجو» در رستوران دِنیز به وجود آمد وقتی که کاباشیما و آراکی اولین جلسهشان راجب سری را داشتند. هر دو «جاناتان» را به عنوان شخصیت اصلی سری انتخاب کرده بودند اما آراکی همچنان میخواست که حروف اول اسم با هم مطابقت داشته باشند، مانند فیلمساز آمریکایی، اِستیون اسپیلبرگ(S.S). آنها سرانجام به نام «جاناتان جوستار» (J.J) رسیدند و نام مستعار «جوجو» ساخته شد. جالب اینجاست که جلسات آیندشان حین پارت ۲ و ۳ در «رستوران خانوادگی جاناتان» شکل گرفت از آنجایی که به محل کار آراکی نزدیکتر بود.کاباشیما بیان کرده است که پارت ۱ در دوران انتشارش چندان محبوب نبوده از آنجایی که یک «مانگای مبارزه» استاندارد بوده با پروتاگونیستی «خارجی»، که در آن زمان تابو شناخته میشده. او دائما مجبور به دفاع از سری در مقابل با کنسل شدن بود، به دلیل سیاست سختگیرانهی «اگر مشهور نیست پس ردش کن» شوئیشای قبل. در هر صورت، سردبیر آن زمان اجازهی پخش جوجو را داد از آنجایی که برای داستانگویی آراکی ارزش قائل بود و بی تی در پایان انتشارش نمرات نسبتا خوبی را کسب کرده بود. کاباشیما همینطور توضیح میدهد که در حالی که جاناتان در آغاز داستان کمی به عنوان قهرمان جای کار داشت، آوردن کاراکترهایی همچون زپلی و اسپیدواگن حس همرزمطوری را ایجاد کرد که بیشتر به دل خوانندگان نشست.
در سال ۱۹۸۷، کاباشیما یک آراکی بسیار بیمیل را دعوت کرد که با هم به مصر سفر کنند. آراکی این گمان را داشت که مصر کشوری است با ظاهری «کثیف» و چندان مشتاق به رفتن به آنجا نبود اما در هر صورت کاباشیما متقاعدش کرد. آراکی خواندن «دایرةالمعارفی روی قتل مدرن» از کالین ویلسون در هواپیما را به یاد میآورد، کتابی که کاباشیما قبلا بهش پیشنهاد داده بود. در همین سفر بود، دقیقا در تور قایقی از نیل، که ایدهی دیو در مصر بودن به ذهن آراکی آمد. در طول انشتار پارت ۲، این دو به کشورهای دیگری همانند ایتالیا و فرانسه نیز سفر کردند.
Araki recalls reading on the plane the "Encyclopedia of Modern Murder" by , a book Kabashima had recommended to him prior. It was on this trip, specifically during a boat tour of the Nile, that Araki came up with the idea of DIO being in Egypt. During Part 2's publication, the two would continue to travel together to other countries like Italy or France.[1]Kabashima admits that he rarely had to make corrections when it came to Part 3. In previous parts, he often gave Araki suggestions that would help push JoJo's ratings, but once Stands were introduced, the series became insanely popular and the need to suggest anything disappeared. He would, however, continue to point out panels that were hard to understand visually and Araki had to redraw them. With how little Kabashima had to correct, the 30-minutes of their "work discussion" they had each meeting was cut even shorter and filled with more discussion of movies.[1]
Kabashima was in charge of JoJo up until the end of Part 3, after which he was transferred to "Super Jump," another of Shueisha's magazine lines. Araki recalls feeling very uneasy at the time as he had never had another editor before, but Kabashima knew the series was stable enough at that point and trusted Araki to continue the steady workflow they developed.[1] After Super Jump, Kabashima would go on to become the founder and editor-in-chief of MANGA ALLMAN, then the head director of Shueisha's Shinsho editorial department, then the managing director of Shueisha International, and is now currently one of Shueisha's company advisors.[3] Despite leaving, Kabashima would continue to oversee Araki's other works that were published in Super Jump and Allman, including various one-shots from Under Execution, Under Jailbreak and The Lives of Eccentrics.
مصاحبات
گالری
References
- ↑ 1.0 1.1 1.2 1.3 1.4 1.5 JOJOVELLER: History 1979-2013
- ↑ Hirohiko Araki's Manga Technique, Chapter 3, Resistance to a Devil Boy
- ↑ Cite error: Invalid
<ref>
tag; no text was provided for refs namedjojonicle